سئوالات وبلاگ "صدای آنارشیسم " در باره "راهکار عملی سرنگونی جمهوری اسلامی" و "جنگ داخلی" از دیگر رفقای آنارشیست ایران که چنانچه مایل هستید لطفا نظر خود را بنویسید :
نظرات و پاسخ رفیق "وحید "به سئوالات صدای آنارشیسم و با تشکر از ایشان
1- به نظر شما راهکار عملی سرنگونی جمهوری اسلامی چیست و چگونه ممکن است ?
2- آیا بجزجنگ داخلی در ایران عملا راه دیگری برای سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی وجود دارد?
3- اگر راه عملی دیگری بجز جنگ داخلی برای سرنگونی جمهوری اسلامی وجود دارد لطفا در باره آن توضیح دهید?
4- آیا در صورت سوریه ای شدن ایران ,شما در آن جنگ احتمالی شرکت خواهید کرد?
5-آیا به نظر شما اصلا می توان آغاز گر جنگ داخلی در جهت سرنگونی جمهوری اسلامی بود و ضرورت آن چیست?
6- در صورت تشکیل چند جبهه سرنگونی به نظر شما مشخصا با کدام نیروها می توان وارد جبهه مشترک شد و یا با کدام نیروها مشخصا نمی توان و نباید همکاری کرد?
7- آیا به نظر شما اصلا احتمال جنگ داخلی در ایران وجود دارد ?
8- به نظر شما چه سناریو های سیاسی دیگری برای ایران متصور است و در واقع به لحاظ سیاسی چه احتمالاتی برای آینده سیاسی در ایران پیش بینی می کنید?
9- آیاجنگ داخلی را اصلا گریز ناپذیرمی دانید؟
10- آیا در صورت آغاز جنگ داخلی, اصلا ضرورت حضور آنارشیستها در آن وجود دارد و چرا؟
نگاهی گذرا به تاریخ معاصر ایران که خیلی ها شروع آن را از انقلاب مشروطه می دانند نشان می دهد که جریان همیشه غالب در تمامی جنبش های سده ی اخیر ایران تجدد طلبان و به تعبیری دیگر دموکراسی خواهان بوده اند.همین امروز هم وقتی بحث از دگرگونی ساختار سیاسی در ایران می شود جریان اصلی و غالبی که همیشه پرچمدار حرکت های توده ای بوده است جریان دموکراسی خواه و رفرمیست ها بوده اند.به نظر می رسد که تجربه ی دموکراسی آن چنان که ساحت ذهنی آن داعیه دار آن است نتوانسته در مهد خود(اروپای غربی-امریکا) آرامش را به زندگی بشر مدرن هدیه دهد،هرچه که می گذرد خلا های بیشتری در این ساخت سیاسی به چشم می خورد که ناشی از پارادکس دموکراسی خواهی است.چالش اساسی پیش روی کشورهایی نظیر ایران این مساله است که آیا قرار است حرکت های آزادی بخش به لیبرال-دموکراسی ای ختم شود که حساب خود را پس داده است؟اگر این طور است باید از همین ابتدا فاتحه ی این جنبش های به اصطلاح توده ای را خواند و اگر این طور نیست،آلترناتیو این وضع چیست؟آیا فلسفه سیاسی نوینی در پس این حرکت های انقلابی وجود دارد؟بهتر بود سوال را قدری منطقی تر و در پارادایم متد ذهنیای که به آن باور داریم مطرح کنیم،هیچ آنارشیستی به خاطر تشکیل یک دولت لیبرال دموکرات دست به حرکت های انقلابی نمی زند.مگر این ک باورش این باشد که گریزی جز دموکراسی وجود ندارد و این خطرناک ترین باور برای یک آنارشیست است که در دام باطل دموکراسی طلبی بیفتد.باشد که روزی را در جهان تصور کنیم که هیچ لویتانی به تعبیر هابز دستش بر سر ما نباشد،جهانی بدون دولت.
10.12.2012 وحید
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر