دیکتاتوری: قدرت دولتی از آغاز شکل گیری به طور سازمان یافته از تاریخ باستان تا کنون در جهت کنترل و سلطه بر جامعه و مردم بوده است. این خصلت اِعمال قدرت سرکوب دولتی،” دیکتاتوری” نامیده میشود. این واژه امروزه معنای روشن خودش را در رفتار و نظریۀ سادیستی سرکوب و سلطه گری نمایان می سازد. این بیماری سادیستی اعمال کنترل و سرکوب میتواند حتا از جانب یک فرد در درون جامعه هم صورت پذیرد که طبعا منشا آن در ساختار و فرهنگ ایدئولوژی حزب و دولت پدرسالاری و سرمایه داری مسلط دوران معاصر کاملا قابل رویت است. چنانکه تفکر، شخصیت و انگیزۀ رشد یافتۀ صاحبان قدرت در ماهیت دیکتاتوریست پس آن ها به ساختار ماشینی سیستماتیزۀ مخوفی نیاز دارند که از طریق ابزار چنگالی و مکانیزم کنترل پیچیدۀ فیزیکی و روانی آن بتوانند اِعمال دیکتاتوری کنند. بنا بر این آن ساختار اختاپوسی مخوف، ” دولت ” نامیده میشود. حال مهم نیست که آن را با واژگان فریب دهنده ای به مانند، دولت دمکراسی پارلمانی، دولت رفاه، دولت فدرالیستی، دولت جمهوری، دولت سوسیالیستی، دولت پرولتاریایی، دولت اسلامی و غیره تزیین کنند.
۱۳۹۰ اردیبهشت ۲۵, یکشنبه
اشتراک در:
پستها (Atom)